با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rub Out

American: ˈrəbˈaʊt British: rʌbaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb B2
    پاک کردن، زدودن
  • phrasal verb
    کشتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rub out

  1. verb dispose of
    Synonyms: blow away, bump off, chill, deep-six, dispatch, do away with, do in, dust, erase, grease, hit, ice, kill, knock off, murder, nuke, off, snuff, snuff out, stretch out, take care of, waste, wax, whack, zap

ارجاع به لغت rub out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rub out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rub out

لغات نزدیک rub out

پیشنهاد بهبود معانی